We’ve updated our Terms of Use to reflect our new entity name and address. You can review the changes here.
We’ve updated our Terms of Use. You can review the changes here.

Rend​-​E Afiyat Souz​(​Nava dar Nava)

by Mohammadreza Shajarian & Mohammad Mousavi

/
1.
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه‌داری و آیین سروری داند تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده‌پروری داند غلام همت آن رند عافیت‌سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند بباختم دل دیوانه و ندانستم که آدمی بچه‌ای شیوه‌ی پری داند هزار نکته‌ی باریک‌تر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند مدار نقطه‌ی بینش ز خال توست مرا که قدر گوهر یک‌دانه جوهری داند به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد جهان بگیرد اگر دادگستری داند **** شاهدان گر دلبری زین سان کنند زاهدان را رخنه در ایمان کنند **** نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش که آب زندگی‌ام در نظر نمی‌آید قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید وز آن غریب بلاکش خبر نمی‌آید ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید بسم حکایت دل هست با نسیم سحر ولی به بخت من امشب سحر نمی‌آید در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس کنون ز حلقه زلفت به در نمی‌آید

credits

released March 15, 2019

license

all rights reserved

tags

about

Khosousi Tehran, Iran

من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می‌بينم بد‌آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی‌برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هرکجا
آیا همین رنگ است؟

contact / help

Contact Khosousi

Streaming and
Download help

Report this album or account

If you like Rend-E Afiyat Souz(Nava dar Nava), you may also like: